ویژگی های همسر کنترل گر و روش برخود با آن (بخش دوم)

یکی از دلایل رفتار کنترل گری تحت استرس بودن فرد خواهد بود.
 

چکیده : خصیصه ی اخلاقی همسر کنترل گر ،از کمبود عزت و اعتماد به نفس و عدم حس امنیت که ممکن است به بروز حسادت ، خشم ، ناامنی و به طور کلی عدم اعتماد به طرف مقابل منجر شود ؛ به وجود می آید . باید این خصلت درمان شود .با ما همراه باشید . 

تعداد کلمات 1347 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

یکی از راه هایی که کنترل گرها برای سلطه پیدا کردن بر شریک زندگی شان استفاده می کنند، تکرار رفتارهای فرساینده است. برای مثال، آن ها همیشه در زمانی که یکی از حقوق تان را مطالبه می کنید، بحث را به تنش و دعوا می کشند، صدایشان را بالا می برند و برای شما وحشت و اضطراب ایجاد می کنند. وقتی یک کنترل گر از چنین راهی استفاده می کند، ممکن است چند باری تن به بحث و دعوا بدهید اما خیلی زود راه تان را عوض می کنید و برای دوباره درگیر نشدن در تنش ها و جنجال ها، از بیان حقوق تان سر باز می زنید.
 

این افراد همیشه با نشان دادن مستقیم نارضایتی، فرد مقابل شان را کنترل نمی کنند. گاهی آن ها از ابزارهای آزاردهنده تری مثل مسخره کردن ،تحقیر کردن و مورد ریشخند قرار دادن استفاده می کنند. اگر یک کنترل گر با نوع پوشش شما مخالف باشد، ممکن است به جای نشان دادن واکنش خصمانه، آنقدر به لباس های تان بخندد که اعتماد به نفس تان پایین بیاید و به خاطر برگرداندن عزت نفس لگدمال شده تان، همان کاری را انجام بدهید که او انتظار دارد.
 

ادعای رو آوردن به رفتارهای ناسالم، یکی دیگر از راه هایی است که این آدم ها برای کنترل کردن شریک زندگی شان از آن استفاده می کنند. مرد کنترل گری که سیگار را ترک کرده، با تلاش های همسرش برای احقاق حقوق خود دوباره سیگاری را آتش می زند یا اینکه به سمت مصرف مواد مخدر می رود. یک کنترل گر چاق می تواند با ایجاد تغییر در رژیم غذایی و عادات ورزشی اش و بی توجهی به تناسب اندامش، همسر خود را کنترل کند و به نوعی از او باج بگیرد.
 

اگر شریک زندگی تان به محض اینکه برای رسیدن به حقوق و خواسته های تان تلاش می کنید، از رفتن به دفتر کارش سر باز می زند یا واحدهای درسی دانشگاهش را حذف می کند، احتمالا با یک کنترل گر رو به رو هستید. برای این افراد مهم نیست که تا چه اندازه خود و آینده شان را در معرض آسیب قرار می دهند، آن ها تنها به دبنال کنترل شرایط به شیوه دلخواه شان هستند و برای رسیدن به چنین هدفی، حاضرند خیلی چیزهای دیگر را قربانی کنند.
 اگر یک کنترل گر بداند که پول برای تان مهم است، برای در دست گرفتن عنان زندگی، بهره مندی از پول را از شما دریغ می کند و اگر بفهمد برای اعتبار شغلی و جایگاه اجتماعی اش ارزش قائل هستید، به خاطر کنترل کردن شما، به آن ها صدمه می زند. یک کنترل گر حتی می تواند با ایجاد تغییراتی در پوشش خود هم شما را تهدید و کنترل کند و برای تسلیم کردن تان با ظاهری آشفته و نامنظم به جمع دوستان شما وارد شود.


چطور از کنترل کردن همسر در زندگی مشترک دست بکشیم

درخواست چیزی از همسرتان و یا از هرفرد دیگری باید با زبانی مودبانه باشد و اگر به گونه ای غیر مودبانه درخواست کنید نشانه بی احترامی به آنها خواهد بود. به کار بردن کلماتی مانند «لطفا» و «متشکرم» و حتی «دوستت دارم» وقتی که درخواستی برای تغییر دارید مناسب خواهد بود و یادتان نرود که بخاطر تغییرات از همسرتان تشکر کنید.
 

وقتی در رابطه عاطفی هستید شما به صورت تیم تصمیم گیری خواهید کرد و باید همیشه نظر همسر خود را جویا شوید به همین دلیل بعضی وقتها لازم است که تنها باشید تا بتوانید فقط بروی خودتان تمرکز کنید و برای همسرتان نیز چنین کاری را انجام دهید. بجای اینکه بروی هر رفتار همسرتان تمرکز کنید. زیر در این صورت همسرتان عمل مشابهی را در قبال شما انجام خواهد داد.
وقتی حس دادن فضا به همسرتان برایتان سخت و دشوار می‌شود خودتان را در جای وی قرار دهید و نیاز به تنها بودن وی را درک کنید همانقدر که شما چنین نیازی خواهید داشت. شما برای اینکه خیلی دچار کنترل گری نشوید باید بین زندگی فردی خود و رابطه عاشقانه با همسرتان تفاوتی قائل شوید. این چنین فردیت دیگر افراد را نیز قبول خواهید کرد.
 

بجای اینکه در هر شرایطی به شدت کنترل گری داشته باشید سعی کنید تفکر و اظهار نظر‌های قطعی برای شرایط مختلف داشته باشید. این دو موضوع متفاوت است. داشتن شخصیت اظهارنظر کننده (Assertive) با داشتن شخصیتی خشن فرق دارد.
اینگونه باید بگوییم که تایید کردن عقایدتان حق شخصی شماست.اما نباید دیدگاه طرف مقابل خود را مورد تهاجم قرار دهید. بجای اینکه بگویید «چرا آن کار را انجام می‌دهی؟» بهتر است بگویید «من احساس خوبی از این کاری که می‌خواهی انجام بدهی ندارم.» و به این ترتیب احساس خود را به همسرتان گفته اید بدون اینکه نظر خود را به او تحمیل کرده باشید و به شیوه ای کنترل گری برخورد کرده باشید.
 

هر زمانی که همسرتان پیامی دریافت می‌کند، شما فورا این موضوع به ذهن تان خطور خواهد کرد که احتمالا همسرتان در حال خیانت به شما است. سر زدن به گوشی موبایل همسر و چک کردن پیام‌ها و حتی لایک‌های اینستاگرامش به نوعی رفتار کنترل گری شما را نمایان می‌کند و چنین رفتاری برای زندگی زناشویی مناسب نخواهد بود و اعتماد را سلب خواهد کرد. بجای اینکه دیوانه وار بروی حس ششم خود بروی رفتارهای همسرتان دقیق شوید  بهتر است روابط را چنان که همسرتان می‌گوید بپذیرید  و ایده پردازی نکنید.
 

یکی از دلایل رفتار کنترل گری تحت استرس بودن فرد خواهد بود. وقتی که احساس کنید شرایط آنچنان که در نظر دارید نیست استرس سراغ تان خواهد آمد و در این شرایط سعی خواهید کرد جزیی ترین رفتارهای همسرتان را زیرنظر داشته باشید و اگر چنین نکنید این احساس را خواهید داشت که قدرتی ندارید.
تنها کاری که در این شرایط نیاز دارید پایین آوردن سطح استرس خواهد بود. کارهایی مانند یوگا و مدیتیشن و حتی صحبت کردن با یک دوست به شما آرامش خواهد بخشید. وقتی که احساس خوبی داشته باشید کمتر رفتار کنترل گری خواهید داشت.
 

باید این موضوع را بدانید که همسرتان شما نیست پس نباید دائما سعی کنید که رفتارهای او را آنچنان که خود می‌خواهید کنترل کنید و به شخصی مانند خودتان تبدیلش کنید. هرکسی اشکالات  و نقایصی خواهد داشت که شما بهتر است در رابطه عاطفی سالم  با دیگران آن‌ها به همان صورت که هستند محترم بشمارید.
اگر چنین نباشید، شما به صورت ناخودآگاه پیامی به آنها خواهید داد که به اندازه کافی خوب نیستند. حتی اگر آنها شخصیتی متفاوت داشته باشند، ارزش‌های ذهنی قابل احترامی مانند شما برای خود خواهند داشت. گاهی باید سازش کنید در غیر این صورت باید محتاطانه به بحث و جدل بپردازید.
 

بعضی وقت‌ها کنترل گری از ترس‌های ناشناخته نشات می‌گیرد، وقتی که برای سعی دارید برای جزیی ترین اتفاقات برنامه ریزی داشته باشید و شرایط چنان که برنامه ریزی داشته اید پیش نرفته باشد حس کنترل گری شما تشدید می‌شود. زیرا می‌خواهید بر ترس خود غلبه کنید. اما اگر طرز فکر خود را در این شرایط تغییر دهید و اینگونه فکر کنید که تغییر برای شما بهتر خواهد بود و احتمالا اتفاقات مثبتی روی خواهند داد رابطه شما با دیگران و مخصوصا همسرتان بهبود خواهد یافت.
 

منبع : سایت برترین ها